درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 43
بازدید دیروز : 130
بازدید هفته : 43
بازدید ماه : 185
بازدید کل : 23872
تعداد مطالب : 283
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

سرگرمی - نشاط - خنده - تفریح در از همه چی




عکس هایی از کاریکاتورهای زیبا و معنی دار



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:25 ::  نويسنده : رضا

ســـاز دلـتـــــ کـــه کــوکــ نبـاشـد ،
فــرقی نـمی کـند کـجا بـاشی !
سـرزمـین مــــادری ، یــا خانه پدری
هر دو یکــ رنگـ دارد ، رنگـ دلتنگی …



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:24 ::  نويسنده : رضا

قتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم

 
قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...

*

وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم

سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از 

این که منو از دست بدی وحشت داشتی

*
 
وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..

صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی ..پیشونیم رو بوسیدی و

گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه

*

وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه 

راستی راستی دوستم داری

.بعد از کارت زود بیا خونه

*
وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم

تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی .باشه عزیزم ولی الان 

وقت اینه که بری

تو درسها به بچه مون کمک کنی

*

وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که

 
بافتنی می بافتی

بهم نکاه کردی و خندیدی

*

وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند

 
زدی...

*

وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی 

صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که 50 

سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم
 
بود


*
وقتی که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری..نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد

اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داری



به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری

و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی

چون زمانی که از دستش بدی

مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی

اون دیگر صدایت را نخواهد شنید



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:23 ::  نويسنده : رضا



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:21 ::  نويسنده : رضا

دستی که نمک نداره

باس بــره زیــــرِ ساپـــورت

.
.
.
.
.
.
.

ببخشید ساتــــــور  


.....................................................................
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟
پسر میگه : من..!!
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!
پسر میگه : بازم من شیرم...
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟
پسر میگه : بابا تو شیری...!!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا...
بزن لایکو به افتخار همه پدرا
...................................................................................

درد می کشم ، درد !

 هم تلخ است هم ارزان

هم گیراییش بالاست !

 هم اینکه تابلو نمی شوم و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد

ناباب نبود ،

اتفاقا باب باب بود فقط نگفته بود که

ماندنی نیست ، همین . . .

..........................


ﺑـﻪ ﺳـﻼﻣﺘﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣـﻦ سفید بپــوشم...ﺗﻮ مشکی...!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣـَــﻦ لبـــاس عروس و تو کت و شلوار دامــــادی


 



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:19 ::  نويسنده : رضا

گه دوست داری شخصیتتوبفهمی به سوالا جواب بده:

سوال یک)ازبین4گزینه هرکدوموبیشتردوست داری انتخاب کن1خورشید2جنگل3دریا4آسمان
 
سوال دو)اگه توخیالت درحال قدم زدن توی جنگل باشی چه وقتی رو تصورمیکنی!1صبح زود2عصر3شب

سوال سه)اگه یه تیکه ابربهت بدن باهاش چیکارمیکنی؟؟؟؟

سوال چهار)اگه قرارباشه واسه یکی کفش بخری اون شخص کیه؟؟؟


جواب سوال یک)خورشید:مادر    جنگل:غرور    دریا:عشقت    آسمان:خانوادت

جواب سوال دو)صبح:توی زندگیت هدف داری وبرای رسیدن بهش تلاش میکنی          
عصر:هدف داری اماتنبلی     
 شب:هدف خاصی توی زندگیت نداری 

جواب سوال سه)رفتارت باهمسرآیندت

جواب سوال چهار)کسی که توی دنیابیشترازهمه بهش اهمیت میدی



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:19 ::  نويسنده : رضا

 
ﻃﺮف ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﯾﺎﺭﻩ...

 

ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ ﺁﺭﻩ...


ﺍﺩﻋﺎﯼ ﭘﺎﮐﯽ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻩ ..!



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:17 ::  نويسنده : رضا



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:17 ::  نويسنده : رضا



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:14 ::  نويسنده : رضا

یک گاو نر دنبال یک گاو ماده می افته گاو ماده هی فرار می کرده دست آخر به یک کوچه می رسه که بن بست بوده برمی گرده و با حالت درماندگی می گوید آخه چی از جون من می خوایی گاو نر می گه مااااااااااااااااااااااچ.

.................................................................................

 

ارزوی مرگ ...

نمی دونم چه جریانیه ؟؟!!!

هر کی میگفت برام میمیره ...

بلایی سرم اورد که مرگ ارزوم شد ... !!!

خیلی خیلی داغونم این روزا  برام دعا کنین بچه ها ... !!!

.......................................................................


وقتی دست هایت را می بردی هیچ فکر کردی؟

به بویش گرمایش قدرتش امیدش

و این پاییز تمام کت هایم جیب های بزرگ دارند … دستم تنهایی یخ می کند!



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:12 ::  نويسنده : رضا



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:10 ::  نويسنده : رضا

e05ad31d618b83b33a4666696883d61f-425

میان هر نفسی که میکشم

همهــــــــــــمه ای ست....

که از همه پنــــــــهان....

از تو چه پنـــــــــهان...

میان هر نفسی که میکشم

تـــــــــــــو هستی

که میکِشم تو را....
 



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:1 ::  نويسنده : رضا



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:1 ::  نويسنده : رضا

تفاوت چهره و تیپ دختران ایرانی در سال 1381 با سال 1391
 
مقایسه دختران در سال 1381 با 1391 (کاریکاتور جالب)
 
مقایسه دختران در سال 1381 با 1391 (کاریکاتور جالب)
 

 



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 11:0 ::  نويسنده : رضا

 

گفته باشم …


من درد میکشم اما تو چشمهایت را ببند،


سخت است بدانم میبینی و بی خیالی …


تویی که روزگاری برایم درمان بودی ..



پنج شنبه 26 دی 1392برچسب:, :: 10:59 ::  نويسنده : رضا